hossaini



بسم الله الرحمن الرحیم
ذکر مبارک ـ درس 30 ـ سوره بقره آیات 190 تا 195 ـ جزء دوم

ذکر مبارک ـ درس سی ام (سوره بقره آیات 190 تا 195)

بسم الله الرحمن الرحیم
ذکر مبارک ـ درس 30 ـ سوره بقره آیات 190 تا 195 ـ جزء دوم

آیه 190
وَ قاتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ الَّذينَ يُقاتِلُونَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدينَ

و در راه خدا با كسانی كه با شما می جنگند بجنگید، و [هنگام جنگ از حدود الهی] نكنید، كه خدا كاران را دوست ندارد.
واژه:قَاتِلُوا: با آن ها بجنگید (قَتل: كشتن، ازالة روح از بدن؛ مقاتله: جنگ دو طرفه)
1ـ اجازه جهاد:
مسلمانان در دوران دشوار پيش از هجرتِ به مدينه، چاره اي جز بردباري و استقامت و تحمل مظلومانه شكنجه ها نداشتند؛ ولي پس از هجرت و تأسيس حكومت اسلامي كه توان دفاع و رويارويي يافتند، خداوند به آنان اجازه داد از خود و آرمان هاي شان دفاع كرده و با مشركان و كافرانِ مهاجم مبارزه كنند.
2ـ جهاد فقط در راه خدا:
مقدم بودن قيد <<في سَبيلِ اللّه>> نشان مي دهد كه هدف اسلام از نبرد، اقامه دين الهي و دفاع از آن است، از اينrlm;رو پيكار با كافران بايد صبغه ديني و الهي داشته باشد و رزمنده مسلمان بايد فقط در راه خدا بجنگد.
3ـ مراقب توطئه ها باشیم:
خداوند سبحان می فرماید: نبرد كنيد با آن ها كه سالياني دراز با قتل و شكنجه شما را آزردند و اكنون نيز با شما سر ستيز دارند. تعبير <<الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُم>> در اين بيان، هشدار به جامعه اسلامي است كه از نيرنگ، توطئه، غافلگيري و مانند آن آگاه باشند.
پیام: جهاد در اسلام، دفاع از حقوق انسانی است. اگر كسی با ما جنگید، ما هم با او می جنگیم. <<قاتِلُوا>> <<الَّذِینَ یُقاتِلُونَكُم>>

آیه 191
وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَ أَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا تُقاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ حَتَّى يُقاتِلُوكُمْ فيهِ فَإِنْ قاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذلِكَ جَزاءُ الْكافِرينَ
و آنان را [كه از شرك و كفر و هیچ ستمی بازنمی ایستند] هر كجا یافتید، به قتل برسانید و از جایی كه شما را بیرون كردند بیرون شان كنید و فتنه [كه شرك، بت پرستی، بیرون كردن مردم از كاشانه و وطن شان باشد] از قتل و كشتار بدتر است. و كنار مسجدالحرام با آنان نجنگید مگر آن كه در آن جا با شما بجنگند؛ پس اگر با شما جنگیدند، آنان را به قتل برسانید كه پاداش وكیفر كافران همین است.
واژه: ثَقِفتُموهُم : آن ها را پیدا كردید (ثَقف: پیدا كردن، مصادف شدن)
4ـ مراد از <<فتنه>> چیست؟
این واژه حدود شصت بار در قرآن کریم ذکر شده و در اصل، به معنای <<قرار دادن طلا در آتش برای خالص شدن از ناخالصی ها>> می باشد.
این عبارت در قرآن به معانی گوناگونی به کار رفته است:
اول) آزمایش و امتحان (عنکبوت/2)؛
<<أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ ـ آيا مردم گمان كردند همين كه بگويند: <<ايمان آورديم>>، به حال خود رها مىrlm;شوند و آزمايش نخواهند شد؟!>>
دوم) فریب دادن (اعراف/27)؛
<<يا بَنيrlm; آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ كَما أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِيُرِيَهُما سَوْآتِهِما إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّياطينَ أَوْلِياءَ لِلَّذينَ لا يُؤْمِنُونَـ اى فرزندان آدم! شيطان شما را نفريبد، آن گونه كه پدر و مادر شما را از بهشت بيرون كرد، و لباسشان را از تنشان بيرون ساخت تا عورتشان را به آنها نشان دهد! چه اينكه او و همكارانش شما را مىrlm;بينند از جايى كه شما آنها را نمىrlm;بينيد؛ (امّا بدانيد) ما شياطين را اولياى كسانى قرار داديم كه ايمان نمىrlm;آورند!>>
سوم) بلا و عذاب (ذاریات/13)؛
<<يَوْمَ هُمْ عَلىَ النَّارِ يُفْتَنُونـ (آرى) همان روزى است كه آنها را بر آتش مىrlm;سوزانند!>>
چهارم) گمراهی (مائده/41)؛
<< .وَ مَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً أُولئِكَ الَّذينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ. ـ (ولى) كسى را كه خدا (بر اثر گناهان پى در پى او) بخواهد مجازات كند (گمراه نماید)، قادر به دفاع از او نيستى؛ آنها كسانى هستند كه خدا نخواسته دل هاي شان را پاك كند.>>
پنجم) شرک و بت پرستی یا سدّ راه ایمان آورندگان شدن (بقره/191)؛
<<وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِـ و فتنه [كه شرك، بت پرستی، بیرون كردن مردم از كاشانه و وطن شان باشد] از قتل و كشتار بدتر است.>>
البته تمام معانی ذکر شده به همان مفهوم اصلی فتنه برمی گردد.
5ـ فتنه؛ گناهی بزرگ تر از قتل:
ایجاد فتنه و تلاش برای بر هم زدن امنیت روحی و اخلاقی جامعه، گناهی بسیار پست تر و سنگین تر از ایجاد رعب و وحشت در میان آنان و قتل و کشتار است؛ زیرا قتل و کشتار، جسم انسان را از بین می برد، ولی فتنه و گمراه کردن دیگران، روح و حقیقت انسان را نابود می کند.
پیام: فتنه گری دشمنان از خونریزی آنان خطرناک تر است. <<وَ الفِتنَةُ اَشَدُّ مِنَ القَتل>>

آیه 192
فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ
اگر از فتنه گری و جنگ بازایستند، به یقین خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
واژه:اِنتهَوا : دست برداشتند. (انتِهاء : پذیرفتن نهی کسی، ترك كردن)
پیام: اسلام، راه بازگشت را حتّی برای كفّار باز گذارده است. <<فَإِنِ انْتَهَوْا .>>

آیه 193
وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمينَ
و با آنان بجنگید تا فتنه ای [چون شرك، بت پرستی و حاكمیت كفّار] بر جای نماند و دین فقط ویژة خدا باشد. پس اگر بازایستند [به جنگ با آنان پایان دهید و از آن پس] ی جز بر ضد ستمكاران جایز نیست.
واژه:عُدوان: عدم عدالت در رفتار با دیگران، ظلم.
6ـ اهداف جهاد در اسلام:
سه هدف برای جهاد در این آیه ذكر شده:
اول) از میان بردن فتنه ها
دوم) محو شرك و بت پرستی
سوم) جلوگیری از ظلم و ستم.
درست است كه شرك یكی از مصادیق فتنه است ولی <<فتنه>> مفهومی گستردهrlm;تر از شرك دارد، و درست است كه شرك یكی از مصادیق ظلم است، ولی <<ظلم>> مفهوم وسیعrlm;تری دارد، و اگر گاهی تفسیر به شرك شده بیان یك مصداق است.
هدف یكی از سه چیز است: خاموش كردن آتش فتنهrlm;ها و آشوب ها كه سلب آزادی و امنیت از مردم میrlm;كند و همچنین محو آثار شرك و بت پرستی، و نیز مقابله با مان و ظالمان و دفاع در برابر آنان.
اسلام با هرگونه جهاد و جنگ به منظور کشورگشایی مخالف است، ولی چنانچه به کیان مسلمانان حمله شود، جهاد دفاعی را واجب می داند. هم چنین، در شرایط خاص، جهاد ابتدایی را واجب می شمارد. هدف اسلام از جهاد ابتدایی، مقابله با سردمداران کفر و طاغوت و نجات مردم و مستضعفان از بند اسارت آنان است.
7ـ مسأله جهاد در اسلامrlm;
در بسیاری از مذاهب انحرافی، جهاد به هیچ وجه وجود ندارد و همه چیز بر محور توصیه ها و نصایح و اندرزها دور می زند، حتی بعضی هنگامی كه می شنوند جهاد مسلحانه، یكی از اركان برنامهrlm;های اسلامی است در تعجب فرو می روند كهrlm; مگر دین میrlm;تواند، توأم با جنگ باشد. اما با توجه به این كه همیشه افراد زورمند و خودكامه و فرعون ها و نمرودها و قارون ها كه اهداف انبیاء را مزاحم خویش میrlm;دیدهrlm;اند در برابر آن ایستاده و جز به محو دین و آیین خدا راضی نبودند روشن میrlm;شود كه دینداران راستین در عین تكیه بر عقل و منطق و اخلاق باید در مقابل این گردنكشان ظالم و ستمگر بایستند و راه خود را با مبارزه و در هم كوبیدن آنان به سوی جلو باز كنند.
پیام: هدف از جنگ در فرهنگ اسلام، برچیدن شرک و فتنه و استقرار دین خداست؛ نه کشورگشایی و جاه طلبی. <<حَتَّی لا تَكُونَ فِتنَةٌ>>

آیه 194
الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ فَمَنِ اعْتَدىrlm; عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدىrlm; عَلَيْكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقينَ
ماه حرام در برابر ماه حرام است [اگر دشمن حرمت آن را رعایت نكرد و با شما در آن جنگید، شما هم برای حفظ كیان خود در همان ماه با او بجنگید.] و همة حرمت ها دارای قصاص اند. پس هر كه بر شما تعدّی كرد، شما هم به مثل آن بر او تعدّی كنید، و از خدا پروا نمایید، و بدانید كه خدا با پروا پیشگان است.
واژه:الشَّهر الحَرام : ماه حرام. (در سال، چهار ماه است كه جنگ در آن ها در جاهلیت ممنوع بوده و اسلام نیز آن ممنوعیت را امضاء كرده است. آن چهار ماه، عبارتند از: ذی القعده، ذی الحجه، محرم و رجب)
8ـ مقابله به مثل:
مشركان مكه مىrlm;دانستند كه جنگ در ماه هاى حرام از نظر اسلام جايز نيست و به خصوص در مسجد الحرام و مكه اين كار نارواتر است، به همين دليل در نظر داشتند، مسلمانان را غافلگير ساخته و در ماه هاى حرام به آن ها حملهrlm;ور شوند، این آيه نقشهrlm;هاى آن ها را نقش بر آب كرد، و دستور داد اگر آن ها در ماه هاى حرام دست به اسلحه بردند و احترام آن را شكستند شما نيز حق داريد مقابله به مثل كنيد.
بر اساس ادامه آیه اسلام مىrlm;گويد: در برابر م، بايد ايستاد، و به هر كس حق مىrlm;دهد كه اگر به او تعدى شود، به همان مقدار مقابله كند، و این امر منحصر به مساله قصاص در مقابل قتل يا جنايات ديگر نيست، بلكه امور مالى و ساير حقوق را نيز شامل مىrlm;شود.
البته اين موضوع با مساله عفو و گذشت، كه در مورد دوستان يا افراد شكست خورده يا نادم و پشيمان صورت مىrlm;گيرد، هيچ گونه منافاتى ندارد.
پیام: حتی در برخورد با دشمنان نیز، باید عادل باشیم.<<فَاعتَدُوا عَلَیهِ بِمِثلِ مَا اعتَدی عَلَیكُم>>

آیه 195
وَ أَنْفِقُوا فيrlm; سَبيلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَيْديكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنينَ
و در راه خدا انفاق كنید و [با ترك این كار پسندیده، یا هزینه كردن مال در راه نامشروع] خود را به هلاكت نیندازید، و نیكی كنید كه به یقین خدا نیكوكاران را دوست دارد.
واژه:لَاتُلقُوا : نیفكنید. (اِلقاء: انداختن)
9ـ انفاق سبب نجات جامعهrlm;:
مراد از انفاق در این آیه، سرمایه گذاری برای تأمین هزینة جهاد است؛ یعنی به مسلمانانی که قدرت مالی دارند دستور داده شده است که هزینة جنگ و جهاد را تأمین کنند؛ زیرا در غیر این صورت، ممکن است لشکر مسلمانان دچار کمبود تجهیزات جنگی شده و متحمل شکست شوند. از سویی نباید با انفاق فراوان و تمام شدن سرمایه های اقتصادی، زمینة نابودی تدریجی خود و جامعه را فراهم آورند. بنابراین، ارتباط بین دو جملة <<در راه خدا انفاق کنید>> و <<خود را به دست خود به هلاکت نیفکنید>> این است که میانه روی را در انفاق ـ به ویژه برای تأمین هزینه های جنگ ـ رعایت نمایید.
اين آيه گر چه در ذيل آيات جهاد آمده است ولى بيانگر يك حقيقت كلى و اجتماعى است و آن اينكه انفاق به طور كلى سبب نجات جامعهrlm;ها از مفاسد كشنده استrlm;.
پیام:
کرم کن که فردا که دیوان نهند
منازل به مقدار احسان دهند
[سعدی]
<<وَ اَحسِنوا اِنَّ اللّهَ یُحِبُّ المُحسِنین>>

آیه 196 به دلیل ارتباط موضوعی با آیات بعدی، در درس بعد قرار داده شده است

سؤالات پژوهشی
1. معنای دقیق واژة <<عُدوان>> و تفـاوت آن با واژه هـایی چون <<>>، <<جَور>> و <<ظلم>> را بیان کنید. (التحقیق)
2. مراتب و مراحل جهاد را با توجه به آیات قرآن بررسی کنید. (نمونه، المیزان)
3ـ آیا دستور به جهاد در آیه 190 سوره بقره؛ آیاتی که منع جهاد می کند یا آیاتی که پیکار با مشرکین را بدون شرط بیان نموده است، منسوخ کرده؟ (تسنیم)

سؤالات چهار گزینه ای
1ـ معنی صحیح واژه <<ثَقِفتُموهُم>> کدام است؟
الف) آن ها را پیدا كردید
ب) آن ها را منع كردید
ج) آن ها را بیرون كردید
د) آن ها را هدایت كردید

2ـ کدام گزینه از اهداف جهاد در اسلام نیست؟
الف) از میان بردن فتنه ها
ب) گسترش سرزمینی اسلام برای توسعه به مؤمنین
ج) محو شرك و بت پرستی
د) جلوگیری از ظلم و ستم

3ـ در باره عبارت << فَمَنِ اعْتَدىrlm; عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ >> چه گزینه ای صحیح است؟
الف) هر کس حق دارد اگر به او تعدّی شد عین آن تعدّی را در باره تعدّی کننده انجام دهد
ب) هر گونه از حریم اسلام باید با شدیدترین وجهی پاسخ داده شود تا معاندین جرآت تعدی نداشته باشند
ج) مقابله با تعدّی منحصر به مسأله قصاص در مقابل قتل يا جنايات ديگر نيست، بلكه امور مالى و ساير حقوق را نيز شامل مىrlm;شود
د) شروع کننده تعدّی مجازاتش سنگین تر از دفاع کننده است

4ـ واژه <<فتنه>> در قرآن به چه معنایی به کار رفته است؟
الف) آزمایش و امتحان
ب) سدّ راه ایمان آورندگان شدن
ج) بلا و عذاب
د) همه موارد
5
ـ از عبارت <<فَإِنِ انْتَهَوْا .>> در آیه 192 سوره بقره چه پیامی دریافت می شود؟
الف) حتی در برخورد با دشمنان نیز، باید عادل باشیم
ب) هدف از جنگ در فرهنگ اسلام، برچیدن شرک و فتنه و استقرار دین خداست
ج) اسلام، راه بازگشت را حتّی برای كفّار باز گذارده است
د) جهاد در اسلام، دفاع از حقوق انسانی است






دریافت فایلبروشور درس سی امPDF
دریافت فایلwordدرسسی ام
پرده نگار (پاورپوینت) درس سی ام

نکته:برای اجرای کامل و بدون نقص پاورپونت های نورمبین ازpowerpoint 2013به بالا استفاده کنید.


بسم اللهlrm;rlm; الرحمن الرحیم
ذکر مبارک ـ درس 31 ـ سوره بقره آیات 196 تا 202 ـ جزء دوم


آیه 196 به دلیل ارتباط موضوعی با آیات صفحه 31 در این درس قرار گرفته است
آیه 196
وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَیسَرَ مِنَ الْهَدْی وَ لا تَحْلِقُوا رُؤُسَكُمْ حَتَّى یبْلُغَ الْهَدْی مَحِلَّهُ فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَریضاً أَوْ بِهِ أَذىً مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْیةٌ مِنْ صِیامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَیسَرَ مِنَ الْهَدْی فَمَنْ لَمْ یجِدْ فَصِیامُ ثَلاثَةِ أَیامٍ فِی الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كامِلَةٌ ذلِكَ لِمَنْ لَمْ یكُنْ أَهْلُهُ حاضِرِی الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعِقابِ

بسم اللهlrm;rlm; الرحمن الرحیم
ذکر مبارک ـ درس 31 ـ سوره بقره آیات 196 تا 202 ـ جزء دوم


آیه 196 به دلیل ارتباط موضوعی با آیات صفحه 31 در این درس قرار گرفته است
آیه 196
وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَیسَرَ مِنَ الْهَدْی وَ لا تَحْلِقُوا رُؤُسَكُمْ حَتَّى یبْلُغَ الْهَدْی مَحِلَّهُ فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَریضاً أَوْ بِهِ أَذىً مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْیةٌ مِنْ صِیامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَیسَرَ مِنَ الْهَدْی فَمَنْ لَمْ یجِدْ فَصِیامُ ثَلاثَةِ أَیامٍ فِی الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كامِلَةٌ ذلِكَ لِمَنْ لَمْ یكُنْ أَهْلُهُ حاضِرِی الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعِقابِ
حج و عمره را برای خدا به پایان برید، و اگر [به علتی] شما را از انجام آن بازداشتند، آن چه را از قربانی برای شما میسر است [قربانی كنید و از احرام در آیید]؛ و سر خود را نتراشید تا قربانی به محلش برسد؛ و از شما اگر كسی بیمار بود یا در سرش آسیب داشت [و ناچار بود سر بتراشد، جایز است سر بتراشد و] كفّاره ای چون روزه، یا صدقه یا قربانی بر عهده اوست. و هنگامی كه [از علل ممنوعیت] در امان بودید، پس هر كه با پایان بردن عمرة تمتّع به سوی حج تمتّع رود، آن چه از قربانی میسر است [قربانی كند] . و كسی كه قربانی نیابد، سه روز روزه، در همان سفر حج و هفت روز روزه، هنگامی كه بازگشتید بر عهده اوست؛ این ده روز كامل است [و قابل كم و زیاد شدن نیست] . این وظیفة كسی است كه [خود و] خانواده اش ساكن و مقیم [منطقة] مسجد الحرام نباشد. و از خدا پروا كنید و بدانید كه خدا سخت كیفر است.
واژه: اَتِمُّوا: به پایان برید. (<<تمام>> كردن به این است كه، همة اجزاى آن جمع شوند، ولی <<كمال>> هر چیز به آن است که دارای آثار بیشتر شود)
1ـ اهميت حج در ميان وظايف اسلامى:
حج از مهمrlm;ترين عباداتى است كه در اسلام تشريع شده و داراى آثار و بركات فراوان و بىrlm;شمارى است. امير مؤمنان آن را <<پرچم>> و شعار مهم اسلام ناميد و در وصيت خويش فرمود: <<خدا را خدا را! در مورد خانة پروردگارتان تا آن هنگام كه هستيد آن را خالى نگذاريد كه اگر خالى گذارده شود مهلت داده نمىrlm;شويد>>.
اين مناسك بزرگ در حقيقت داراى چهار بعد است:
1/1ـ بعد اخلاقى حج
مراسم <<احرام>> انسان را به كلى از تعينات مادى و امتيازات ظاهرى و لباس هاى رنگارنگ و زر و زيور بيرون مىrlm;برد، و با تحريم لذائذ و پرداختن به خودسازى كه از وظائف مُحرم است او را از جهان ماده جدا كرده و در عالمى از نور و روحانيت و صفا فرو مىrlm;برد. به خصوص که مراسم حج در هر قدم يادآور خاطرات ابراهيم بتrlm;شكن، و اسماعيل ذبيح اللَّه و يادآور مجاهدت های پيامبر اسلام و پيشوايان بزرگ و مسلمانان است.
در روايات اسلامى مىrlm;خوانيم: <<كسى كه حج را به طور كامل انجام دهد از گناهان خود بيرون مىrlm;آيد همانند روزى كه از مادر متولد شده است>>.
2/1ـ بعد سياسى حج
مراسم حج مؤثرترين وسيله براى پيشبرد اهداف سياسى اسلام است. حج وسيلهrlm;اى است براى انتقال اخبار سياسى جهان اسلام از هر نقطه به نقطه ديگر، در روايات اسلامى مىrlm;خوانيم: <<يكى از فوائد حج نشر اخبار و آثار رسول اللَّه صلی الله وعلیه وآله وسلم به تمام جهان اسلامى است>>.
روى همين جهت امير مؤمنان على علیه السلام در باره حج می فرماید: <<خداوند . حج را سبب قوت دين قرار داده است>>.
و حتى در روايات اسلامى، حج به عنوان جهاد افراد ضعيف شمرده شده، جهادى كه حتى پير مردان و پير ن ناتوان با حضور در صحنه آن مىrlm;توانند شكوه و عظمت امت اسلامى را منعكس سازند.
3/1ـ بعد فرهنگى حج
ارتباط قشرهاى مسلمانان در ايام حج مىrlm;تواند به عنوان مؤثرترين عامل مبادله فرهنگى و انتقال فكرها در آيد. امام صادق علیه السلام فرموده اند: << خداوند اين بندگان را آفريد . و فرمان هايى در طريق مصلحت دين و دنيا به آن ها داد، از جمله اجتماع مردم شرق و غرب را (در آئين حج) مقرر داشت تا مسلمانان به خوبى يكديگر را بشناسند و از حال هم آگاه شوند، و هر گروهى سرمايهrlm;هاى تجارى را از شهرى به شهر ديگر منتقل كنند . و براى اين كه آثار پيامبر صلی الله وعلیه وآله وسلم و اخبار او شناخته شود، مردم آن ها را به خاطر آوردند و هرگز فراموشrlm; نكنند>>.
4/1ـ بعد اقتصادى حج
استفاده از كنگره عظيم حج براى تقويت پايهrlm;هاى اقتصادى جهان اسلام نه تنها با روحrlm; حج منافات ندارد بلكه طبق روايات يكى از فلسفه های آن را تشكيل مىrlm;دهد. چه مانعى دارد مسلمانان در آن اجتماع بزرگ، پايه يك بازار مشترك اسلامى را بگذارند، و زمينهrlm;هاى مبادلات تجارى را در ميان خود به گونهrlm;اى فراهم سازند كه نه منافع شان به جيب دشمنان شان بريزد، و نه اقتصادشان وابسته به اجانب باشد، كه اين نه تنها دنيا پرستى نيست، بلکه عين عبادت و جهاد است. (در حدیث امام صادق علیه السلام ضمن بيان فلسفهrlm;هاى حج به صراحت به اين موضوع اشاره شده بود)
پیام: اولین و مهم  ترین حکم در عبادات، این است که برای خدا و به دور از ریا و خودنمایی باشد.<<و اَتِمُّوا الحَجَّ و العُمرة لِلّه>>
(برای مطالعه بیشتر در این باره به تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 76 به لعد مراجعه نمایید)


آیه 197
الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ فَمَنْ فَرَضَ فیهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِی الْحَجِّ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَیرٍ یعْلَمْهُ اللَّهُ وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیرَ اَّادِ التَّقْوىlrm; وَ اتَّقُونِ یا أُولِی الْأَلْبابِ
حج در ماهlrm;های معین و معلومی است [شوال، ذوالقعده، ذوالحجه] پس كسی كه در این ماه lrm;ها حج را [با احرام بستن و تلبیه] بر خود واجب كرد، [بداند كه] در حج، آمیزش با ن و گناه و جدال [جایز] نیست. و آن چه از كار خیر انجام دهید خدا می داند. و به نفع خود توشه برگیرید كه بهترین توشه، پرهیزكاری است و ای صاحبانِ خرد! از من پروا كنید .
واژه: اُولِی الاَلبابِ : صاحبان خرد. (لُبّ: مغز، عقل خالص و پاك شده)
2ـ سر بار نباشید:
این آیه اشاره به گروهی دارد که وقتی برای زیارت خانة خدا حرکت میrlm;کردند، هیچ گونه توشهrlm;ای با خود بر نمیrlm;داشتند و میrlm;گفتند: <<ما به زیارت خانه خدا میrlm;رویم؛ چگونه ممکن است به ما غذا ندهد؟!>>. قرآن، این تفکّر غلط را نفی میrlm;کند و تأکید می کند که برای خود، زاد و توشه تهیّه کنید. در عین حال، آن ها را به موضوع معنوی مهمrlm;تری ارشاد میrlm;کند و میrlm;فرماید: <<ماورای این زاد و توشه، زاد و توشه دیگری است که باید برای سفر آخرت فراهم کرد و آن پرهیزکاری و تقواست>>.
3ـ حجّ؛ صحنة عبادت و ترک لذایذ دنیوی:
این آیه تذکر می دهد آنان که احرام بسته اند باید از برخی امور پرهیز نمایند مانند: آمیزش، دروغ گفتن و قسم خوردن به نام خدا. بنابراین، حجّ صحنة ظهور بندگی خدا و ترک گناهان و محیط جدا شدن از عالم ماده و پیوند خوردن با عالم معنا است.
پیام: زاد فردای خود امروز از این جا بردار / این نه راهی است که هر روز توان آمد و رفت.<<وَ تَزَوَّدوا فَاِنَّ خَیرَاّادِ التَّقوی>>


آیه 198
لَیسَ عَلَیكُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ فَإِذا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفاتٍ فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ وَ اذْكُرُوهُ كَما هَداكُمْ وَ إِنْ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّینَ
بر شما گناهی نیست كه [در ایام حج] از پروردگارتان [به وسیلة تجارت و داد و ستد] روزی و منافع مادی بطلبید. و هنگامی كه از عرفات كوچ كردید، خدا را در مشعر الحرام یاد كنید. [آری] او را یاد كنید همان گونه كه شما را هدایت كرد. و همانا شما پیش از این از گمراهان بودید .
واژه: تَبتَغُوا : به شدت طلب كنید. (بَغى: طلب شدید)
4ـ تحریمrlm;های جاهلی اساسی ندارد
در دوران جاهلیّت، هرگونه معامله و تجارت در ایّام حج، ممنوع و حرام بود، ولی این آیه اعلام میrlm;دارد که تحریمrlm;های جاهلی اساسی ندارد.
پیام: گرچه تلاش از شماست <<تَبتَغُوا>>؛ امّا رزق و روزی، از فضل خداوند است.<<فَضلًا مِن رَبِّكُم>>


آیه 199
ثُمَّ أَفیضُوا مِنْ حَیثُ أَفاضَ النَّاسُ وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ
سپس از همان جایی كه مردم روانه می شوند [به سوی منی،] روانه شوید، و از خدا آمرزش بخواهید؛ زیرا خدا بسیار آمرزنده و مهربان است .
واژه: اَفَضتُم : كوچ كردید. lrm;(فیض: پر شدن، جارى شدن؛ اِفاضة: كوچ و برگشتن) (علت تعبیر به <<اِفاضة>> ظاهراً براى بیان زیادی کوچ کنندگان است، یعنى كوچ حاجیان از عرفات به سمت مشعر، به سیل آب، تشبیه شده است.)


آیه 200
فَإِذا قَضَیتُمْ مَناسِكَكُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ آباءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْراً فَمِنَ النَّاسِ مَنْ یقُولُ رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا وَ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ
پس هنگامی كه مناسك [حجّ تان] را انجام دادید، خدا را آن گونه كه پدران تان را یاد می كنید یا بهتر از آن یاد كنید. در این میان گروهی از مردم [كوتاه فكر] می گویند: ای پروردگار ما! به ما در دنیا [كالای زندگی] عطا كن. و آنان را در آخرت هیچ بهرهlrm;ای نیست .
5ـ ذکر خدا بعد از حج:
به فرمودة امام باقر علیه السلام، در دوران جاهلیّت، عدّهrlm;ای پس از پایان مراسم حج، دور هم جمع شده و افتخارات اجدادی خود را به رخ یکدیگر میrlm;کشیدند و امتیازات موهومی را بر میrlm;شمردند. آیه نازل شد و فرمود: <<پس از انجام حج، از خدا و نعمت های او یاد کنید؛ همان گونه که پدران تان را یاد میrlm;کنید؛ بلکه بسی بیش از آن>>.
پیام: یاد خدا، هم از نظر كمّیت باید زیاد باشد و هم از نظر كیفیّت، عاشقانه و خالصانه.<<اَشَدَّ ذِكراً>>


آیه 201
وَ مِنْهُمْ مَنْ یقُولُ رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ
و گروهی از آنان می گویند: ای پروردگار ما! به ما در دنیا نیكی و در آخرت هم نیكی عطا كن، و ما را از عذاب آتش نگاه دار .
6ـ دنیاطلبان در مقابل خداجویان:
خداوند در آیة قبل و این آیه، مردم را به دو گروه تقسیم می rlm;کند: گروه اوّل کسانی هستند که جز دنیا چیز دیگری نمی rlm;خواهند و به همین جهت، در آخرت بهرهrlm;ای ندارند. گروه دوّم کسانی هستند که ایمان دارند و چیزی جز آن چه نزد خداست نمیrlm; طلبند و اگر از دنیا هم چیزی میrlm; خواهند، آن چه را که خدا برای آنان می rlm;پسندد طلب میrlm; کنند. از این روست که در سخن اهل دنیا، واژة <<حَسَنَة>> نیامده، ولی در کلام مؤمنان آمده است؛ زیرا دنیا طلبان در این اندیشه نیستند که آن چه از دنیا برای آنان فراهم می rlm;شود، باید نزد خداوند نیز پسندیده باشد.
پیام: زندگی زیبا در دنیا و آخرت هر دو باید مطلوب انسان باشد.<<فِی الدُّنیا حَسَنَةً وَ فِی الآخِرَةِ حَسَنَةً>>


آیه 202
أُولئِكَ لَهُمْ نَصیبٌ مِمَّا كَسَبُوا وَ اللَّهُ سَریعُ الْحِسابِ
اینانند كه از آن چه به دست آوردهlrm;اند، نصیب و بهرة فراوانی دارند، و خدا حسابرسی سریع است .


سؤالات پژوهشی
1. در مورد معنای دقیق <<نَصیب>> تحقیق کنید. (التحقیق، مفردات)
2. چرا در آیه ی 197 سه بار از لفظ حج استفاده شده و ضمیر به کار نرفته است؟ آیا مراد از لفظ حج در هر سه مورد یکسان است؟ (المیزان، نمونه)
3. استعمالات واژه <<فَضل>> در قرآن را بیابید و بررسی کنید. (تسنیم)


سؤالات چهار گزینه ای
1ـ تفاوت <<تمام>> و کمال چیست؟
الف) <<تمام>> كردن چیزی به این است كه، همة اجزاى آن جمع شوند، ولی <<كمال>> هر چیز به آن است که دارای آثار بیشتر شود
ب) <<كمال>> هر چیز به این است كه، همة اجزاى آن جمع شوند، ولی <<تمام>> كردن چیزی به آن است که دارای آثار بیشتر شود
ج) <<تمام>> كردن چیزی به این است كه، دو چیز با هم جمع شود، ولی <<كمال>> هر چیز به آن است که بیش از دو چیز با هم جمع شود
د) <<تمام>> كردن چیزی به این است كه، بیش از دو چیز با هم جمع شود، ولی <<كمال>> هر چیز به آن است که دو چیز با هم جمع شود
2ـ حدیث زیر از امام صادق علیه السلام به کدام بُعد حجّ اشاره نمی کند؟
<< خداوند . اجتماع مردم . را (در آئين حج) مقرر داشت تا مسلمانان به خوبى يكديگر را بشناسند و از حال هم آگاه شوند، و هر گروهى سرمايهrlm;هاى تجارى را از شهرى به شهر ديگر منتقل كنند . و براى اين كه آثار پيامبر صلی الله وعلیه وآله وسلم و اخبار او شناخته شود، مردم آن ها را به خاطر آوردند و هرگز فراموشrlm; نكنند>>.
الف) اقتصادی
ب) اخلاقی
ج) فرهنگی
د) ی
3ـ چرا در سخن اهل دنیا ـ در آیه 200 سوره بقره ـ واژة <<حَسَنَة>> نیامده است؟
فَمِنَ النَّاسِ مَنْ یقُولُ رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا
الف) زیرا هر نعمتی به اهل دنیا داده شود، چون در راه خدا استفاده نمی کنند <<حسنه>> نیست
ب) اهل دنیا از نعمت هایی که به آنان داده شده برای آخرت توشه بر نمی گیرند، به همین دلیل حسنه ای نیز برای آنان در پی ندارد
ج) زیرا دنیا طلبان در این اندیشه نیستند که آن چه از دنیا برای آنان فراهم می rlm;شود، باید نزد خداوند نیز پسندیده باشد
د) هر سه مورد
4ـ گروهی وقتی برای زیارت خانة خدا حرکت میrlm;کردند، هیچ گونه توشهrlm;ای با خود بر نمیrlm;داشتند و میrlm;گفتند: <<ما به زیارت خانه خدا میrlm;رویم؛ چگونه ممکن است خدا به ما غذا ندهد؟!>>. کدام، این تفکّر غلط را نفی میrlm;کند؟
الف)لَیسَ عَلَیكُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ
ب)وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیرَ اَّادِ التَّقْوى
ج)أُولئِكَ لَهُمْ نَصیبٌ مِمَّا كَسَبُوا وَ اللَّهُ سَریعُ الْحِسابِ
د)ثُمَّ أَفیضُوا مِنْ حَیثُ أَفاضَ النَّاسُ وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ
5ـ پیام عبارت <<و اَتِمُّوا الحَجَّ و العُمرة لِلّه>> در آیه 196 سوره بقره کدام است؟
الف) اولین و مهم ترین حکم در عبادات، این است که برای خدا و به دور از ریا و خودنمایی باشد
ب) زاد فردای خود امروز از این جا بردار / این نه راهی است که هر روز توان آمد و رفت
ج) یاد خدا، هم از نظر كمّیت باید زیاد باشد و هم از نظر كیفیّت، عاشقانه و خالصانه
د) زندگی زیبا در دنیا و آخرت هر دو باید مطلوب انسان باشد



پاسخ نامه






دریافت فایلبروشور درس سی و یکPDF
دریافت فایلwordدرسسی و یک
پرده نگار (پاورپوینت) درس سی و یک

نکته:برای اجرای کامل و بدون نقص پاورپونت های نورمبین ازpowerpoint 2013به بالا استفاده کنید.


ذکر مبارک ـ درس سی و دو (سوره بقره آیات 203 تا 210)

بسم اللهlrm;rlm; الرحمن الرحیم
ذکر مبارک ـ درس 32 ـ سوره بقره آیات 203 تا 210 ـ جزء دوم


آیه 203
وَ اذْكُرُواْ اللَّهَ فىِ أَیامٍ مَّعْدُودَاتٍ فَمَن تَعَجَّلَ فىِ یوْمَینْlrm; فَلَا إِثْمَ عَلَیهِ وَ مَن تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَیهِ لِمَنِ اتَّقَىlrm; وَ اتَّقُواْ اللَّهَ وَ اعْلَمُواْ أَنَّكُمْ إِلَیهِ تُحْشَرُونَ (203)
و خدا را در روزهای معلوم [كه یازدهم، دوازدهم و سیزدهم ماه ذوالحجه یعنی ایام وقوف در منی است] یاد كنید. پس هر كه در دو روز [واجبات منی را انجام دهد و به كوچ كردن از آن] شتاب ورزد، گناهی بر او نیست، و هر كه [تا روز سوم] تأخیر كند، بر او هم گناهی نیست، [اختیار كردن وقوف در منی چه در دو روز، چه در سه روز] برای كسی است كه [از محرمات احرام] پرهیز كرده است. و از خدا پروا كنید و بدانید كه یقیناً همة شما به سوی او محشور خواهید شد . (203)

ذکر مبارک ـ درس سی و دو (سوره بقره آیات 203 تا 210)

بسم اللهlrm;rlm; الرحمن الرحیم
ذکر مبارک ـ درس 32 ـ سوره بقره آیات 203 تا 210 ـ جزء دوم


آیه 203
وَ اذْكُرُواْ اللَّهَ فىِ أَیامٍ مَّعْدُودَاتٍ فَمَن تَعَجَّلَ فىِ یوْمَینْlrm; فَلَا إِثْمَ عَلَیهِ وَ مَن تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَیهِ لِمَنِ اتَّقَىlrm; وَ اتَّقُواْ اللَّهَ وَ اعْلَمُواْ أَنَّكُمْ إِلَیهِ تُحْشَرُونَ (203)
و خدا را در روزهای معلوم [كه یازدهم، دوازدهم و سیزدهم ماه ذوالحجه یعنی ایام وقوف در منی است] یاد كنید. پس هر كه در دو روز [واجبات منی را انجام دهد و به كوچ كردن از آن] شتاب ورزد، گناهی بر او نیست، و هر كه [تا روز سوم] تأخیر كند، بر او هم گناهی نیست، [اختیار كردن وقوف در منی چه در دو روز، چه در سه روز] برای كسی است كه [از محرمات احرام] پرهیز كرده است. و از خدا پروا كنید و بدانید كه یقیناً همة شما به سوی او محشور خواهید شد . (203)

واژه:اِثم: گناه (به طور کلی برای هر کاری گفته می شود که موجب به تأخیر افتادن کار خیر می گردد)

1ـ ایام تشریق
مراد از <<أَيَّامٍ مَّعْدُودَاتrlm;>> ایام تشریق (روزهای 11و12و13 ذی الحجّه) است که حاجیان باید در آن چند روز، در سرزمین <<مِنیٰ>> توقف نموده و اعمال خاصی چون رمی جمرات انجام دهند.
2ـ شیوة یاد کردن خداوند در ایام تشریق
در احادیث اسلامی، منظور از ذکر خدا در ایام تشریق چنین بیان شده که بعد از پانزده نماز که آغازش نماز ظهر روز عید قربان و پایانش نماز صبح روز سیزدهم است، این جملات الهام بخش تکرار گردد: <<اللّهُ أکبَر، اللّهُ أکبَر، لا اِلٰه اِلاّ اللّه و اللّه أکبَر، وَ لِلّهِ الحَمدُ، اللّهُ أکبَرُ عَلیٰ ما هَدانا، اللّهُ أکبَرُ عَلیٰ ما رَزَقَنا مِن بَهیمَةِ الأنعامِ>>
3ـ پرهیز از صید
طبق روایات، مراد از (لِمَنِ اتَّقیٰ) در این آیه، تقوا و پرهیز از صید است؛ یعنی کسانی که در حال احرام، از صید یا تمام چیزهایی که در حال احرام حرام است، پرهیز کرده lrm;اند، می توانند بعد از عید قربان، دو روز در منی بمانند و خدا را یاد کنند؛ امّا کسانی که پرهیز نکرده باشند، باید سه روز بمانند و مراسم آن را به جای آورند.

پیام:كارِ مقدّس و سرزمینِ مقدّس به تنهایى كافى نیست؛ انسان نیز باید مقدّس و با تقوا باشد. (دو بار كلمة <<تَقوى>> در كنار هم براى زائران خانة خدا آن هم در سرزمین منىlrm;، نشانهlrm; ی نفوذ شیطان در همهlrm;جاست.)<<لِمَنِ اتَّقَىrlm; وَ اتَّقُواْ الله>>


آیه 204
وَ مِنَ النَّاسِ مَن یعْجِبُكَ قَوْلُهُ فىِ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یشْهِدُ اللَّهَ عَلىَlrm; مَا فىِ قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ (204)
و از مردم كسی است كه گفتارش در زندگی دنیا تو را خوش آید، و [برای اینكه چنین وانمود كند كه زبانش با دلش یكی است] خدا را بر آن چه در دل دارد شاهد می گیرد، در حالی كه سرسختlrm;ترین دشمنان است . (204)

واژه:اَلَدُّ: كسی lrm;كه خصومتش شدیدتر است. (اسم تفضیل از <<لَدَد>>: خصومت شدید)

4ـ برخی صفات منافق:
(موضوع در سه آیه 204، 205 و 206 آمده است)
این آیات چند ویژگی منافقان را بیان می کند:
قسم دروغ می خورند؛ سرسختrlm;ترين دشمنانند؛ در راه فساد در زمين، كوشش مىrlm;كنند؛ دسترنج دیگران را نابود مىrlm;سازند؛ لجوجند و لجاجت و تعصب، آن ها را به گناه مىrlm;كشاند.

پیام:دشمنان همیشه از مقدّسات علیه مقدّسات استفاده می کنند و با سوگند به نام خدا، به رسول خدا صلی الله وعلیه وآله وسلم خیانت می كنند. <<یشهِدُ اللَّهَ عَلىlrm; ما فِی قَلبِهِ>>


آیه 205
وَ إِذَا تَوَلىَlrm; سَعَىlrm; فىِ الْأَرْضِ لِیفْسِدَ فِیهَا وَ یهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لَا یحِبُّ الْفَسَادَ (205)

واژه:الحَرث:: كاشتن، كشت. (در این آیه، معنای دوم اراده شده است.)

5ـ مصداق عینی و تطبیقی
(موضوع در سه آیه 204، 205 و 206 آمده است)
شأن نزول این آیات دربارة <<أخنَس بن شریق>> است. او منافقی خوش بیان بود و تظاهر به دوستی با پیامبر صلی الله وعلیه وآله وسلم می نمود و سوگند می خورد که مسلمان است و به همین جهت، پیامبر اکرم صلی الله وعلیه وآله وسلم وی را چون سایر مسلمانان به حضور می پذیرفت؛ زیرا آن حضرت مأمور بود مادامی که خلافی از مردم سرنزده، آن ها را بپذیرد و بنا بر ظاهر عمل کند. هنگامی که بین او و طایفة <<ثقیف>> درگیری پیش آمد، وی پرده از چهرة واقعی خویش برداشته و بر آنان شبیخون زد و دام و زراعت آن ها را از بین برد. البته پرواضح است كه شأن نزول، آیات را محدود نمىlrm;كند و آیات، شامل تمام كسانى است كه این ویژگی ها را داشته باشند.

پیام:مستکبران همواره در تلاشند با از بین بردن پایه های اصلی اقتصاد (کشاورزی و نیروی انسانی) جامعة اسلامی را فلج کنند. <<لِیهلِکَ الحَرثَ و النَّسل>>


آیه 206
وَ إِذَا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْاثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ الْمِهَادُ (206)


واژه:العِزَّة: در این جا غرور، قدرت و خود بزرگ بینى.

6ـ فریب ظاهر افراد را نخورید
(موضوع در سه آیه 204، 205 و 206 آمده است)
اسلام، اگرچه در مسائل فردی به مسلمانان دستور داده است تا دربارة یکدیگر تجسس ننمایند و به ظاهر اسلامی آنان، اعتماد نمایند، ولی در مسایل اجتماعی و ی و نیز موضوعات حساس فردی، به آنان هشدار می دهد که فریب ظاهر افراد را نخورده و دربارة آنان، تحقیق نمایند. این آیه، به گروهی از مفسدان اشاره می کند که كه در ابتدا چهره ای با ایمان و مردمی به خود گرفته و پس از جلب اعتماد مردم و رسیدن به پست و مقام های کلیدی، نیات پلید خود را آشکار ساخته و به جنگ عقاید و امنیت مردم می روند. نمونة این افراد در تاریخ بسیار زیاد است.

پیام:مستكبران، به موعظة دیگران گوش نمىlrm;دهند. <<اِذا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ اَخَذَتهُ العِزَّةُ>>
در تاریخ آوردهlrm;اند كه <<عبد الملك مروان>> از خلفاى بنى امیه، پس از رسیدن به خلافت بر بالاى منبر گفت: <<به خدا سوگند! هر كس مرا از این پس، امر به تقوى كند، گردنش را خواهم زد.>>


آیه 207
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ (207)
و از مردم كسی [مانند علی بن ابیطالب] است كه جانش را برای خشنودی خدا می فروشد و خدا به بندگان مهربان است . (207)
واژه:مَرْضَاتrlm;: خشنودی و رضا (مصدر است ـ مفرد است)

7ـ لیلة المبیت
در بسیاری از روایات شیعه و سنّی نقل شده است که این آیه، در شأن امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب علیه السلام نازل شده است که در <<لیلة المبیت>> (شبی که مشرکان قصد جان پیامبر را کردند و آن حضرت تصمیم به خروج از مکّه و هجرت به مدینه گرفته بود.) در بستر پیامبر خوابید تا مشرکان از هجرت وی آگاه نگردند و این چنین جان خویش را برای جلب رضایت پروردگار در معرض مرگ قرار داد. "اِبن أبی الحدید" ـ شارح سنی کتاب نهج البلاغه ـ می گوید: <<این موضوع در حدّی از تواتر است که جز کافر یا دیوانه آن را انکار نمیlrm;کند>>.

1/7ـ مباهات خداوند به علی علیه السلام
همين كه على عليه السلام در آن شب خطرناك به جاى پيامبر صلی الله وعلیه وآله وسلم خوابيد، خداوند به دو فرشتهrlm;ى خود، جبرئيل و ميكائيل فرمود: كداميك از شما حاضريد فداى ديگرى شويد؟! هيچكدام از آن ها حاضر نشدند. خداوند فرمود: اينك مشاهده كنيد كه چگونه علىrlm;بنrlm;ابىrlm;طالب حاضر است جان خود را فداى رسول خدا كند. به زمين برويد و حافظ و نگهبان او باشيد. هنگامى كه جبرئيل بالاى سر و ميكائيل پايين پاى على علیه السلام نشسته بودند جبرئيل مىrlm;گفت: <<به به آفرين بر تو اى على! خداوند به واسطه تو بر فرشتگان مباهات مىrlm;كند>>.

پیام:بزرگlrm;ترین و بهترین معامله ، فروش جان در مقابل كسب رضاى خالق است. <<یشری نَفسَه ابتِغاءَ مَرضاتِ اللَّهِ>>


آیه 208
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ ادْخُلُواْ فىِ السِّلْمِ كَافَّةً وَ لَا تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّیطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ (208)
ای اهل ایمان! همگی در عرصة تسلیم و اطاعت [از خدا] در آیید، و از گامlrm;های شیطان پیروی نكنید، كه او نسبت به شما دشمنی آشكار است . (208)

واژه:کافَّة: همگی
8ـ ولایت سبب صلح است
<<سِلم>> به معنـــای صلح و آرامش است و در روایتی از امام صادق علیه السلام به ولایت و امامت علی و امامان معصوم علیهم السلام تفسیر شده است؛ چرا که این ولایت، می تواند اصلی ترین محور اتّحاد امّت اسلامی و سبب آسایش و امنیت آنان باشد و اگر همة مسلمانان بعد از پیامبر در این دژ مستحکم داخل می شدند، شاهد تفرقه ها و جنگ و خونریزی در سرزمین های مسلمانان نبودیم.

پیام:شیطان، دشمن صلح و وحدت است و همةlrm; نداهاى تفرقهlrm;انگیز، بلندگوهاى وی هستند.<<ادخُلُوا فِی السِّلمِ كَافَّةً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیطانِ>>


آیه 209
فَإِن زَلَلْتُم مِّن بَعْدِ مَا جَاءَتْكُمُ الْبَینَاتُ فَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَكِیمٌ (209)
پس اگر بعد از آن كه دلایل روشن برای شما آمد، لغزیدید [و به شرك و كفر روی كردید] نهایتاً بدانید كه خدا [در انتقام از شما] توانای شكستlrm;ناپذیر و حكیم است . (209)

واژه:زلَلتُم: دچار لغزش شدید، به lrm;خطا رفتید. (زَلَل: لغزیدن، لیز خوردن)

9ـ جایی برای لغزش نیست
<<بَيِّنات>> به معنى دلايل روشن است و مفهوم گستردهrlm;اى دارد كه هم دلايل عقلى را شامل مىrlm;شود و هم آن چه از طريق وحى يا معجزات براى مردم تبيين شده است. پس برنامه روشن، راه روشن و مقصد هم معلوم است؛ با اين حال جايى براى لغزش و قبول وسوسهrlm;هاى شيطانى نيست! اگر منحرف شويد به طور قطع مقصر خود شمائيد و بدانيد خداوند قادر حكيم شما را مجازات عادلانه خواهد كرد.


آیه 210
هَلْ ینظُرُونَ إِلَّا أَن یأْتِیهُمُ اللَّهُ فىِ ظُلَلٍ مِّنَ الْغَمَامِ وَ الْمَلَائكَةُ وَ قُضىِlrm; الْأَمْرُ وَ إِلىَ اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ (210)
آیا [اهل لغزش و پیروان شیطان] جز این را انتظار دارند كه [عذاب] خدا و فرشتگان [مأمور عذاب] در سایبانlrm;هایی از ابر به سوی آنان آیند و كار نابودی آنان تمام شود؟ و همة كارها به سوی خدا بازگردانده می شود . (210)
واژه:الغَمام:: ابر. (در اصل از مادة <<غَمّ>> به معناى پوشیدن چیزى است و این كه به ابر، <<غَمام>> گفته شده است به خاطر آن است كه صفحة آسمان را مىlrm;پوشاند.)
10ـ اتمام حجت و نزول عذاب
درباره آيه سه تفسير وجود دارد:
1ـ منظور آن است كه خداوند به قدر كافى اتمام حجت كرده، و نبايد افراد لجوج در انتظار اين باشند كه خدا و فرشتگان نزد آن ها آيند و حقايق را بازگو كنند كهrlm; اين امر محال است، و اگر هم ممكن بود نيازى به آن نبود.
2ـ منظور اين است كه آيا آن ها با اين لجاجت در عدم ايمان در انتظار اين هستند كه فرمان عذاب الهى و فرشتگان عذاب فرا رسند و آن ها را ريشه كن سازند.
3ـ منظور اين است كه آيا آن ها با اين كار خود در انتظارند كه قيامت بر پا شود و فرمان عذاب همراه فرشتگان الهى فرا رسد و به حساب همگى رسيدگى گردد، و به كيفر خود گرفتار شوند.

پیام:سرچشمه و بازگشت همه چيز به سوى خداست. چرا در انتظار ديدن خود او هستيد، مگر آثار او را نمىrlm;بينيد.<<هَلْ يَنْظُرُونَ . وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ>>

سؤالات پژوهشی
1ـ انتهای آیة 203 دارای چه نکات بلاغی و مفهومی می باشد؟ (المیزان)
2ـ وارد شدن در (سلم) در روایات به چه مفهومی تطبیق شده است؟ (نورالثقلین، البرهان)
3ـ در آیة 210 به خداوند نسبت <<آمدن>> داده شده است؟ مگر خداوند جسم است؟ آیا باید از ظواهر این آیات صرف نظر نمود؟ (المیزان)

سؤالات چهار گزینه ای
1ـ این واژه به طور کلی برای هر کاری که موجب به تأخیر افتادن کار خیر می گردد، گفته می شود.
الف) اِثم
ب) معصیت
ج) ذنب
د) زلت
2ـ مراد از<<أَيَّامٍ مَّعْدُودَاتrlm;>>چه زمانی است؟
الف) ایام تشریق
ب) روزهای 11و12و13 ذی الحجّه
ج) لیلة المبیت
د) الف و ب
3ـ شأن نزول آیه<<وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْري نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ>>کدام است؟
الف) لیلة الرغائب
ب) لیلة المبیت
ج) لیلة الولایه
ب) لیلة المباهلة
4ـ در باره آیه<<هَلْ ینظُرُونَ إِلَّا أَن یأْتِیهُمُ اللَّهُ فىِ ظُلَلٍ مِّنَ الْغَمَامِ وَ الْمَلَائكَةُ وَ قُضىِlrm; الْأَمْرُ وَ إِلىَ اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ>>کدام تفسیر صحیح است؟
الف) خداوند به قدر كافى اتمام حجت كرده، و نبايد افراد لجوج در انتظار اين باشند كه خدا و فرشتگان نزد آن ها آيند و حقايق را بازگو كنند.
ب) آيا آن ها با اين لجاجت در عدم ايمان در انتظار اين هستند كه فرمان عذاب الهى و فرشتگان عذاب فرا رسند و آن ها را ريشه كن سازند؟
ج) آيا آن ها با اين كار خود در انتظارند كه قيامت بر پا شود و فرمان عذاب همراه فرشتگان الهى فرا رسد و به حساب همگى رسيدگى گردد، و به كيفر خود گرفتار شوند؟
د) هر سه مورد
5ـ کدام گزینه پیام آیه<<وَ مِنَ النَّاسِ مَن یعْجِبُكَ قَوْلُهُ فىِ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یشْهِدُ اللَّهَ عَلىَlrm; مَا فىِ قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ>>است؟
الف) كارِ مقدّس و سرزمینِ مقدّس به تنهایى كافى نیست؛ انسان نیز باید مقدّس و با تقوا باشد
ب) مستكبران، به موعظة دیگران گوش نمىlrm;دهند
ج) دشمنان همیشه از مقدّسات علیه مقدّسات استفاده می کنند
د) شیطان، دشمن صلح و وحدت است




پاسخ نامه






دریافت فایلبروشور درس سی و دوPDF
دریافت فایلwordدرسسی و دو
پرده نگار (پاورپوینت) درس سی و دو

نکته:برای اجرای کامل و بدون نقص پاورپونت های نورمبین ازpowerpoint 2013به بالا استفاده کنید.


اگر قرار بود ظهور اتفاق بیفته، با دعای اینهمه آدم های خوب و کاردرست اتفاق میفتاد. دعای انسان گناهکار و نه خیلی خوبی مثل من و امثال من چه تاثیری داره وقتی با دعای چنان انسان های بزرگی ظهور اتفاق نیفتاده؟

شبهات (ایکس - شبهه):

ابتدا تأمل، دقت، توجه و تفکر نمایید که علت این همه ضد تبلیغ به طرق گوناگون، علیه انتظار و بازدارندگی از دعا برای تعجیل در ظهور چیست؟! این همه بغض، دشمنی، کینه و البته ترس و نگرانی و همّت برای دور کردن عقول، اذهان و قلوب مردمان از امام عصرشان علیه السلام و دعا برای تعجیل در ظهور ایشان، برای چیست؟!

اگر قرار بود ظهور اتفاق بیفته، با دعای اینهمه آدم های خوب و کاردرست اتفاق میفتاد. دعای انسان گناهکار

اگر قرار بود ظهور اتفاق بیفته، با دعای اینهمه آدم های خوب و کاردرست اتفاق میفتاد. دعای انسان گناهکار و نه خیلی خوبی مثل من و امثال من چه تاثیری داره وقتی با دعای چنان انسان های بزرگی ظهور اتفاق نیفتاده؟

شبهات (ایکس - شبهه):

ابتدا تأمل، دقت، توجه و تفکر نمایید که علت این همه ضد تبلیغ به طرق گوناگون، علیه انتظار و بازدارندگی از دعا برای تعجیل در ظهور چیست؟! این همه بغض، دشمنی، کینه و البته ترس و نگرانی و همّت برای دور کردن عقول، اذهان و قلوب مردمان از امام عصرشان علیه السلام و دعا برای تعجیل در ظهور ایشان، برای چیست؟!

وقتی ما برای گشایش (فرجِ) تمامی مشکلات شخصی خودمان [حتی در جزئی ترین امور] دعا می کنیم، به چه بهانه ای برای تعجیل در ظهور دعا نکنیم؟! مگر غیبت امام زمان علیه السلام، استقرار حکومت جهانی عدل الهی، و این همه مشکلات، ظلم و جنایت، مهم ترین مشکل ما نیست؟!

●- دعا، پیش از آن که بالا برود و مستجاب گردد، مُعرف شخصیت، فرهنگ، دانش، بینش، بصیرت، دغدغه و اوج اهداف و خواسته های یک انسان به خودش در محضر خداوند سبحان می باشد. لذا یکی جز حیات طبیعی و حیوانی و زندگی مادی اش را نمی بیند و فقط برای سلامتی و رزق و روزی مادی خودش دعا می کند، دیگری خدا، قیامت، اسلام، جامعه، حال و آینده، راه رهایی از جهل و ظلم و جنایات مستکبران، راه رسیدن به رشد، کمال و سعادت دنیوی و اخروی و . را می بیند و البته تحقق آن را با دعا و سپس عمل صالح، از خداوند متعال مسئلت می دارد.

پس دعا، ابتدا در خودمان اثر سازندگی دارد. مهم است که کسی حضرت را می شناسد و دوست دارد یا خیر؟ منتظر هست یا خیر؟ و برای گشایش (فرج) و تعجیل در ظهور، دست کم دعا می نماید یا خیر؟!

شرط ظهور:

اگر شرط ظهور حضرت امام مهدی علیه السلام، فقط "دعا" بود، جا داشت بپرسیم: <<پس چرا اتفاق نیفتاده است>>؟! اگر شرط ظهور فقط دعا بود، دعای اهل عصمت علیهم السلام، شخص شریف ایشان، و به قول شما سایر مؤمنان، مجاهدان، متقیان، آنها که در راه شهادت قدم برداشتند -که همه دعای مستجاب دارند-، سبب پایان غیبت و فرا رسیدن ظهور می شد!

اما مقولۀ ظهور حضرت علیه السلام، صرفاً یک اتفاق خوشایند نیست، بلکه ایشان برای ساقط نمودن تمامی نظامات استکباری و ظالمانه - استقرار حکومت عدل الهی در سرتاسر جهان - از میان برداشتن موانع توحید - زدودن غبار از عقول و قلوب . و دعوت همگان به توحید، معاد، اسلام - حکومت واحد - اجرای احکام الهی و . ظهور می نمایند.

بدیهی است که تحقق این اهداف بلند الهی، مستم مهیا شدن حداقل شرایط، در اختیار داشتن حداقل امکانات، و فهم، شعور، بصیرت و نیز تقاضا و انتظار مردمی می باشد که حداقل نمودش، همان دعا برای تعجیل در ظهور می باشد.

تفاوت "امامت" با "خلافت و حکومت" این است که انتخاب و انتصاب امام، کار خداوند است و ربطی به خواست، میل و پسند مردم ندارد، اما حکومت آن امام بر مردم، بستگی به خواست و انتخاب خودشان دارد. اگر مردم نخواهند، امیرالمؤمنین، حضرت امام علی علیه السلام نیز حکومت نمی کنند.

قیام حضرت نیز فقط مردم ایران، عراق، لبنان و سایر بلاد اسلامی نمی باشد، بلکه یک قیام جهانی است.

●- بنابراین، "دعا برای تعجیل در ظهور"، فقط یکی از عوامل تعجیل در امر ظهور می باشد، یعنی دعا کننده مدعی می شود که من هستم، من خواستارم، من حمایت کننده هستم، من پیرو و منتظرم.

استجابت دعا:

حالا چه کسی گفته که دعاها برای تعجیل در ظهور، مستجاب نشده است؟! حتی اگر ظهور به واسطۀ دعایی، یک دقیقه هم جلو بیفتد، خودش استجابت دعا و تعجیل در ظهور می باشد.

اما، دقت کنیم که استجابت دعا، یعنی همین فراهم شدن شرایط و زمینه هایی که سبب تعجیل در امر ظهور می شود.

گاهی استجابت دعا، در همین بیداری اسلامی و قیام جهانی مسلمانان علیه نظامات سلطه می باشد - گاهی ناامیدی مردمانی دیگر، از ادعاهای ایسم ها و حکومت ها می باشد - گاهی تنفر مردم از حکومت های ظالم و اعتراض آنها به تصمیمات و اقدامات جاهلانه و ظالمانه می باشد - گاهی خستگی مردم، از این همه ظلم، جهل، فقر، گرفتاری، قحطی، بیماری و . می باشد و می فهمند که به جز خداوند متعال، کسی نمی تواند این شرایط را تغییر داده و آنها را نجات دهد و .؛ پس تمامی اینها، مصادیق استجابت دعا برای ظهور می باشد.

اگر قرار بود اتفاق بیفتد، تا کنون اتفاق افتاده بود!

این جمله، از سویی برای انکار و تکذیب است و از سویی دیگر برای ناامید کردن و پایان بخشیدن به انتظار برای ظهور می باشد که سبب تسلیم در برابر زورگویان می شود.

مگر شرایط لازم و وقت ظهور را ما تبیین و تعیین می کنیم که مدعی شویم، <<همه چیز مهیا شده و ما هر چه باید انجام می دادیم را انجام داده ایم، پس اگر قرار بود ظهور بشود، تا کنون شده بود>>؟! در نهایت گاهی دعا کرده ایم و این همه ادعا داریم؟!

●- البته دقت کنیم که ظهور، یک امر دفعی و حادثه ای نمی باشد و گام به گام است، مانند مرگ است که ما گمان داریم اتفاقی است، اما به قول امیرالمؤمنین علیه السلام، هر نفسی که می کشیم، گامی است که به سوی مرگ برمی داریم.

بنابراین، ما همانگونه که در عصر غیبت زندگی می کنیم، در عصر ظهور نیز زندگی می کنیم و هر گامی که در این جهت برمی داریم، گامی در ظهور است و در یک زمان نیز گام آخر است و به هدف می رسیم. ان شاء الله.

تأخیر و تعجیل:

اصطلاحش این است که در امر ظهور نیز "بداء" حاصل می شود؛ یعنی گاه در آن تعجیل می شود و گاه به تأخیر می افتد.

به عنوان مثال: قرار نیست که مصیبتی متوجه شما شود، اما یک گناه یا ظلم، سبب وقوع آن می شود - قرار نیست که دعای شما مستجاب شود و مشکلی رفع شود، اما یک دل شکستگی، یک دعای خالصانه - یک استغفار و توبه - یک کار نیک در راه خدا - یک صدقه و .، سرنوشت را تغییر می دهد.

ظهور نیز همین گونه است، گاه در وقوعش تعجیل می شود و گاه تأخیر. گاه توجه، دعا و عملی سبب تعجیل می گردد و گاه غفلت، گناه و ظلمی سبب تأخیر آن می گردد.

آن گاه که منتظر دعا می کند، دست کم خودش یک قدم به امام و امر ظهور نزدیک می شود و همین خودش استجابت دعا در تعجیل ظهور می باشد، اما وقتی غفلت می کند، گناه می کند، در همین دعایش نیز تردید و چون و چرا می کند، خودش یک قدم یا حتی چندین کیلومتر عقب رفته و از امامش و امر ظهور دور می شود و شرایط را تغییر می دهد و سبب تأخیر می گردد.

بیان امام زمان علیه السلام، در اصلی ترین سبب تأخیر در امر ظهور:

<<وَ لَوْ أَنَّ أَشْیاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَی اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَی حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا یحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا یتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَکرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ>> (احتجاج، ج2، ص499)

ترجمه: اگر شیعیان ما که خداوند توفیق طاعت شان دهد، در راه ایفای پیمانی که بر دوش دارند، همدل می شدند، میمنت ملاقات ما از ایشان به تأخیر نمی افتاد، و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنان می گشت، دیداری بر مبنای شناختی راستین و صداقتی از آنان نسبت به ما؛ علّت مخفی شدن ما از آنان چیزی نیست جز آن چه از کردار آنان به ما می رسد و ما توقع انجام این کارها را از آنان نداریم.

●- به اتحاد دل ها در وفای به عهد توجه شود؛ یعنی کار فقط شخصی نیست، بلکه اجماع و وحدت قلوب شیعیان لازم است. آیا داریم؟!

مشارکت و هم افزایی -پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.

پرسش:

اگر قرار بود ظهور اتفاق بیفته، با دعای اینهمه آدم های خوب و کاردرست اتفاق میفتاد. پس دعای انسان گناهکار و نه خیلی خوبی مثل من و امثال من چه تاثیری داره؟!


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

خلاصه کتاب تفسیر موضوعی نهج البلاغه مصطفی دلشاد تهرانی کتابخانه عمومی شهید مطهری مهریز دریای افکار كـــانون فرهــــنگی آمــوزش قـلـم چــی دختران مشــــهد سایت حقوقی هادی کاویان مهر ارائه محصولات با کیفیت بالا و کم مصرف الکترونیک sabzinehplus novinrayanel کانون فرهنگی ورزشی جوان دفتر پیشخوان پردیس یاسوج